پگاه حوزه یک مجله با دوره انتشار دوهفتهای بود که از سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۹۰ توسط دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر میشد.
در این یادداشت میخواهم درباره این مجله بنویسم. در مورد ویژگیهای پگاه حوزه، نقشی که در فضای مطبوعاتی حوزه قم، و در قم، و در سپهر اندیشهای کشور داشت. نیازی که به انتشار آن احساس میشد، جریانی که ایجاد کرد، دلایل توقف انتشار آن، و کمی هم در مورد ایدهپردازان و گردانندگان آن بنویسم.
دلیل نوشتن این یادداشت، دریغی است که از توقف انتشار این نشریه احساس میکنم؛ و اینکه نشریه دیگری نتوانست جای خالی آن را پر کند.
شروع پگاه
سید عباس صالحی (یا آنطور که دفتر تبلیغاتیها میگویند: شیخ عباس صالحی) مدیرمسؤول و بنیانگذار این مجله بود. مجلهای که شورای سیاستگذاری پر و پیمانی داشت و به جز شیخ عباس، عبدالرضا ایزدپناه (بنیانگذار دوماهنامه جریانساز «حوزه») هم جزو شورای سیاستگذاری آن بود.
«پگاه حوزه» در مهرماه زیبای سال ۱۳۷۹ متولد شد. زمان، زمان رونق مطبوعات بود. پگاه، در حال و هوای دوره توسعه سیاسی و رونق مطبوعات و از جمله انتشار هفتهنامه جریانساز «راه نو» شروع به کار کرد.
ابتدا به شکل دوهفتهنامه آغاز به کار کرد. کمی که جلوتر رفت، گردانندگان آن احساس کردند با انتشار هفتگی میتوانند ارتباط نزدیکتری با خوانندگان برقرار کنند و مجله را به صورت هفتگی منتشر کردند، ولی مجدد به همان روال دوهفتهنامه برگشتند و مجله تا پایان دوران انتشارش به شکل دوهفتهیکبار و منظم منتشر میشد.
«پگاه»، در سپیدهدم توسعه سیاسی فرارسید. بامداد خوشی که به روشنی، جای خالی مطبوعات زنده و اثرگذار را، در نظام سیاسی مردمسالار، نشان میداد و اینکه این کاستی، در حوزه، که بنیاناش، بر پیوستگی حقیقی با مردم است، به چه اندازه ناپذیرفتهتر و ناهنجارتر است. خوشتر این میبود، آن شناخت و آگاهی و احساس نیاز و دغدغهٔ مبارک، با گذر دولتها، راهسپار نمیشد و رخت بر نمیبست!
«پگاه حوزه» تلاش میکرد با اسلوبی وفادار بر رسالتهای حوزه (تأکید میکنم اسلوبی وفادار بر رسالت، نه بر پایه روال جاری حوزه) نگاهی آیندهنگرانه به حوزههای مختلف اندیشهای در حوزه داشته باشد.
شاید به جرأت بتوان گفت پگاه حوزه با مدیریت سیدعباس صالحی، آغازگر گفتمان علوم انسانی اسلامی در حوزه قم بود.
پروندههایی که در مورد جریانهای مختلف اسلامگرایی در سراسر دنیا در مجله منتشر میشد، خواندنی و خاص بود. همچنین پروندههایی که در مورد جریانهای نواندیشی دینی و دیدگاههای مختلف فرق اسلامی منتشر میشد، بعضا چالشی بود و بحثهایی را راه میانداخت.
چهرههایی در این مجله مطرح شدند، از جمله ابراهیم فیاض که سرمقاله تعدادی از شمارهها را نوشته است. فیاض بحث حکمت را به صورت سلسله یادداشتهایی در مجله پگاه حوزه شروع کرد و باز کرد. افرادی همچون احمد رهدار، عماد افروغ و نجف لکزایی، از جمله نویسندگان پگاه بودند.
پگاه در دوره انتشارش با چالشهای زیادی مواجه شد. بلاغت رسانهای پگاه، با بلاغت رایج در سایر منشورات حوزوی متفاوت بود و این موضوع، حساسیتهایی را برانگیخته بود. حتی نوع طراحی پگاه نیز بحثهایی را راه انداخته بود.
اگر «پگاه حوزه» را مجموعهای دیگر به جز دفتر تبلیغات راهاندازی کرده بود و اگر افراد دیگری به جز صالحی و ایزدپناه (با سابقهای از مجلات حوزه و فقه و…) پشت آن بودند، احتمالا شمشیرهای زیادی از نیام درمیآمد و گردن پگاه را میزد، ولی با این حال پگاه باز هم از زخمهای زیادی رنجور شد.
مورد عجیب باسمالرسام
از عجایب نشریه پگاه حوزه، حضور «باسم الرسام» به عنوان طراح و تصویرگر مجله بود.
باسم الرسام یک گرافیست عراقی است. متولد ۱۹۶۰ در بغداد. در همان سالهای آغاز جنگ و در سن حدود ۲۰ سالگی، عراق را ترک کرد و به ایران آمد.
باسم الرسام نقاش و گرافیست است، و از قضا گرافیست قابلی هم هست. او در دهه ۷۰ طراح و تصویرگر مجله «کیان» بود؛ مجلهای که هویت روشنفکری ایران را بعد از انقلاب تداوم بخشید و آن را ساختارمند کرد. و باسمالرسام به عنوان طراح، ایدههای گرافیکی را در دوره انتشار مجله اجرا کرد که هویت منحصربهفردی را برای این جریده و مقالات و ایدههای آن ایجاد کرد. هویتی که همچنان با دیدن کارها و گالریهای باسمالرسام به ذهن خواننده و بیننده متبادر میشود. تصویرگری طرح روی جلد کتابهای دکتر عبدالکریم سروش نیز از جمله کارهای اوست.
حالا این وسط ماجرای جالبی رخ میدهد. مجله «کیان» در سالهای پایانی دهه ۷۰، مجلهای ضاله در حوزه قم شمرده میشد! مجلهای که فضلا و نویسندگان حوزوی آن را به شکل مشارکتی میخریدند تا کمترین کمک را به اقتصاد نشر مجله کیان کرده باشند؛ و در عین حال، آن را میخواندند تا با دیدگاههای ضاله مطرحشده در آن آشنا شوند و بتوانند پاسخ بدهند و در گعدهها و نشستهای طلبگی به بحث بنشینند و پاسخهای فراخور را اندیشه کنند و شاید قلمی کنند.
گرافیست چند شماره نخست پگاه، سید حسن موسیزاده بود. گرافیست مطرح قمی که از پایهگذاران جریان جدید گرافیکی در نشر قم بود. ولی تیم سیاستگذار پگاه به این نتیجه رسید نیاز به کاری آوانگاردتر دارند و به سراغ باسمالرسام رفتند.
شیخ عباس صالحی در همین فضا و حال و هوا، از باسمالرسام دعوت کرد تا همکاریاش را با پگاه حوزه شروع کند. همکاریای که تا آخرین شماره مجله ادامه پیدا کرد و عمده طرح روی جلدها و تصویرسازیهای داخلی مجله بر دوش او بود.
در این میان، حضور باسمالرسام به عنوان تصویرگر دو مجله از دو جریان مخالف جالب است.
همچنین جسارت و شناخت صالحی از نقش تصویرسازی عالی جالب است. تجربه بالای صالحی در فعالیت مطبوعاتی و نگاه ژورنالیستی که با آن پا به عرصه نشر حوزوی گذاشته بود، به او این دید را داده بود که از یکی از برترین تصویرسازهای حاضر در ایران، برای ایدهپردازی گرافیکی مجلهاش دعوت به همکاری کند.
پگاه حوزه در سالهای انتشار، با کیفیت گرافیکی بسیار خوبی منتشر میشد. این کیفیت، در کنار محتوای شاخص، مجله را غیر قابل چشمپوشی کرده بود. پگاه حوزه، نه فقط در حوزه، که در خارج از حوزه هم دیده میشد و خوانده میشد.
باسم الرسام چند سال پیش از ایران خارج شد و به کردستان عراق برگشت، ولی هر از چندی اثری از او در ایران دیده میشود. با یک مقاله تخصصی در یکی از مجلات هنری ایران یا با نمایشگاهی از کارهایش در یکی از گالریهای تهران.
پایان پگاه
آخرین شماره «پگاه حوزه» در بهمن ماه ۱۳۹۰ در ۴۴ صفحه منتشر شد. شماره ۳۱۹ام. و پرونده این مجله در یک دوره ۱۰ ساله بسته شد. روحش شاد و یادش گرامی!
آن گاه که مقتضای دانستهها و اندیشههای پذیرفته شده را به جا نمیآوریم، باید بدانیم به گونهای «عارضهزده» شدهایم. شاید انقلابیزدگی (نه انقلابیگری) موجب شده است که خود، دیگران و خیلی چیزهای دیگر از جمله رسانهها را بخواهیم خیلی زود به مسلخ ببریم و فدا کنیم و یا مرگ آنّها را شهادت بخوانیم، از آن استقبال کنیم و شرایطاش را فراهم سازیم!
و یا اینکه، سبب این ناپایداریها و مرگهای زودرس، در عیار هدف بنیانگذاران آن نهفته است. رسانه، مانند دانش، هدف و بنیان ناب و بیآمیغ میخواهد، به هر ناخالصی، بهسختی واکنش نشان میدهد، بویژه نگاه ابزاری، مأموریتی و فرمایشی را برنمیتابد، رنجور، پژمرده، بیفروغ و سرانجام میمیرد.
شیخ عباس صالحی مدتی کم سر و صدا شده بود، تا اینکه در دولت اول آقای روحانی، به عنوان معاون فرهنگی و در دولت دوم، به عنوان وزیر، پا به دولت گذاشت و قبای نشر حوزوی را عجالتا در گوشهای آویزان کرد.
پگاه حوزه در زمان انتشار، یک سایت اینترنتی مستقل هم برای خودش داشت با آدرس سخت و خیلی عربیِ PegahHowzah.com. (این دامین الان آزاد شده است.)
بعد از توقف انتشار مجله، تا مدتی سایت فعال بود و دسترسی به آرشیو شمارههای قدیمی برقرار بود، ولی طبق رسم نانوشته بدی که در دفتر برقرار است، دفتر تبلیغاتیها ابرامی به نگهداری دامینهای قبلی ندارند و اصرار دارند همه چیز را در آرشیو مجتمعشان نگه دارند، ولی همچنان به نظرم آرشیو درست و درمان و مجتمعی از تمام شمارههای این ۱۰ سال جایی وجود ندارد.
پینوشت:
۱) دوستان از اتاق فرمان اشاره میکنند که دوره جدید انتشار مجله پگاه حوزه از سال ۱۳۹۱ و با صاحبامتیازی نمایندگی تهران دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه شروع شده است. اشارهای به جا و مناسب است، ولی ظاهرا دوره جدید مجله تنها در نام مشابه است و ماهیتا تفاوت زیادی با مجله قبلی دارد. پگاه حوزه در دوره جدید به شکل دوماهنامه و با سروشکل و محتوایی متفاوت منتشر میشود. این نکته را هم در نظر بگیریم که هویت هر مجلهای را تیم فکری و مدیر و سردبیر آن تشکیل میدهند و با تغییر تیم، انگار با مجلهای جدید مواجه هستیم.
۲) پرونده «پگاه حوزه» را نمیبندیم و با توجه به نقش و جایگاه این مجله، یادداشتهای تکمیلی در مورد آن در قمنامه منتشر میکنیم؛ انشاءالله.
اگر در مورد پگاه حوزه نکتهای به نظرتان میرسد، لطفا در کامنت درج کنید.
به نام خداوند مهربان
من امروز هرچه گشتم نشد شمارهٔ پنجم مجله را به نحو درستی بیابم مگر در http://ar.lib.eshia.ir/10255/5/13
سلام بر شما.
ما هم نشانی از آرشیو کامل مجلهی پگاه حوزه سراغ نداریم.
امیدوارم دفتر تبلیغات که ناشر این مجله است، همتی کند و حالا که مجله دستش از انتشار کوتاه است، حداقل یک سایت اینترنتی آبرومند و آرشیو مناسب از این مجله را فراهم کند.
سلام علیکم
آرشیو پگاه حوزه در این نشانی در دسترس است:
http://daftarmags.ir/Journal/Text/Pegah/index.aspx?JournalNumber=5
ولی همچنان که یادآور شدید، درخور این نشریه نیست ولی بههر حال کارراهانداز است.