نابهجا بهکارگیری آرایههای ادبی و تصویرگریهای تو در تو، زمانیکه میبایست هر چه بیشتر از آهستهنگاری و بیرمقی در نوشتار پرهیخت و جانمایه و مقصود سخن را در نخستین فرازهای آن، به سرانجام خود رساند، رهاورد ناورزیدگی نویسنده و مخاطبناشناسی است؛ تا آنجاکه میتوان دانش ادبیات را برآیند بررسی و کنکاش روانشناسانه اصحاب قلم و احوالپرسی آنان از آنسوی خطابانشان دانست در درازای تاریخ، و در چگونگیهای اجتماعی و زیستی گوناگونی که اهالی هر زبان، با آن روبهرو بودهاند. دستاورد این خبرگیری و وجدان بیدار، مهارتهایی شد که با بهکاربستن آنها در گفتار و نوشتار، مخاطبِ سخن و خوانندگان، آسوده…