حوزهژورنالیسمیادداشت‌های مهم

«حوزهٔ» جدید

حال و هوای مجله‌داری در دوره‌ی جدید انتشار مجله «حوزه»

حوزه‌های علمیه و فضای رسانه‌ای ـ اندیشه‌ای کشور، با دور جدید مجله حوزه، تک‌ و پویی تازه را نظاره‌گر شد: بازگشایی تلنگرگاه «حوزه» از حوزه و بر آن، با نشانی از روشنفکری حوزوی بر تارک.

شماره نخست با همه دگردیسی‌ها و پوست‌اندازی‌ها، آشکارا چون گذشته، تکانه‌ای است برهم زنندهٔ غنودن‌های نابهنگام، و نیشتری بر پنداربافی و اندریافت‌های دفینه‌ای، که هر از چندی رخشایی و روشنا را از اندیشه و فکر حوزه‌ها در ربوده و در نموری و خمیدگی فرو برده‌‌اند.

«حوزه»، پس از سالیانی تک‌تازی، دوره‌هایی پیش‌تازی و روزگارانی فرورفته‌گی و سر در گریبانی، اینک، به آستان انبوه خوانش‌ها و یافته‌ها ، پژوهش‌ها و پاسخ‌های تلنبار شده و خواهان محمل‌هایی برای انتشار، چابک، رهوار و زودازود بر گیشه‌های نوین، رسیده است؛ آمیزه‌ای از رویدادهای تلخ و شیرین، که زندگی را دوباره در جام رسانه‌ای نو بیآغازند، با آهنگی چُست و چالاک، و بیانی برّاتر از گذشته. سرعت و روزآمدی، ویژگی‌ بایستهٔ نقش‌آفرینی در راه‌گذاری است، که باریک‌اندیشی و استناد را در کنار شتاب و پیش‌گامی خواهان بوده، با چاشنی کوشش و کارآمدی. پوست‌اندازی پیوسته و آن به آن، پیمایش را  آسان‌تر می‌سازد. دگرشدگی،‌ مقوّم زیستن در این بُعد سرشار از آگاهی‌ است.

سیر دگردیسی سی و چند ساله «حوزه»، از «حوزه» و «فقه» و «فقه اهل بیت (ع)»، به «پگاه» و از آن‌جا تا «دین آنلاین» را که بر میز نظاره‌گری نهاده، با اندیشه‌ات ورز دهی، این اندرآمدن‌ها و اندرشدن‌ها را به روشنی می‌بینی و ناگزیری رودررویی با آن‌ و بایستگی مهارت‌یابی‌های به فراخور دوره‌های این بار بسیار زود در رسنده را.

در میانهٔ شتاب‌ها و نوشدن‌های پیاپیوسته فن‌آوری، سامانه‌های گروهی هم‌کُنش و در تعامل و ارتباط انسانی و سربرآوردن‌ شیوه‌های گوناگون نقش‌آفرینی، آشکارسازی و نمایه دانش، پژوهش و زندگی، برجستگی مجله حوزه، دوری و هِجری است که از شتاب‌زدگی و رویه‌بسندگی گزیده‌، و در برابر، سازمندی و به‌آیینی را توشه رسانه‌داری خود ساخته است. از ویژگی‌های این نوع سردبیری، پرهیزی تند و تمام از گزاره‌بافی، عنوان‌پردازی و مسأله‌سازی و مسأله‌پنداری است و پای‌افشاری بر جاری زندگی، به‌دور از اصالت‌بخشی به «انتشار» به هر بها و ارزشی.

زیست‌بوم و اقلیمی که مجلهٔ حوزه برای جولان و جنبش برگزیده و فضای تنفس‌اش، ناحیه‌ای است که زندگی در آن، به‌راستی در گذر است، نه زورخانه‌های پژوهش، نه دیوان‌سالاری‌های دانش‌مآب و نه راه‌بندان دانش‌فروشی‌های همواره سربار و خواهان ستایش، که در پس تمامی این ناسودمندی‌های بازدارنده و ایستا، گواهانی بر خودمحوری و شادگی‌زدگیِ بی‌اساس، آشکارا نمایانند؛ رسانه‌داری، با نگه‌داشت خلق و خوی ویژهٔ آن و فروتنی‌ای که طعم زنندهٔ نگاه از بالا به پایین را محو کند، و بناگذاری بر گذاری خوشایند و شاداب از راه‌گذار عمر با آن سوی خطابان. در زیست‌بوم نوین اجتماعی-رسانه‌ای، بیش از گذشته، دانش، کنش و رفتاری درخور پذیرش است که به بهبودبخشی سویه‌ای از سویه‌های زندگی بیانجامد؛ ساده و بی‌ادعا و بر روال.

دو سویه گام‌نهی مجله حوزه در دوره نوین که پیوستگی استواری با هم دارند ، درخور واکاوی است:

– سردبیری، بایسته‌ها و ویژگی‌های آن در این دوره؛

– حال و هوا و محیطی که مجله برای تنفس در نظر گرفته و بنا دارد بر زمینِ آن بنویسد.

گشودن پنجره گفت‌وشنودی نو برای رسیدن به چگونگی‌های دلپذیرتر و خواستنی‌تر، بی‌شک با رویکردی بیش از گذشته و گذشته‌ها، تعاملی و در داد و ستد و بده‌بستان، دست‌یافتنی است. مجله حوزه با آن که در دوره‌های پیشین بویژه در دهه هفتاد، رویکرد تعاملی پررنگی داشت، امّا اینک این رویکرد از مقوّم‌ها و بایسته‌هاست. سردبیر در رسانه‌های امروز، شکل‌پذیر و کِشایاترین عضو هیأت نویسندگان است، و در همراهی و هماهنگی با دگرگونی‌ها، پذیراترین، و در برابر دررسنده‌های هر روزه، کم‌گیرو پیچ‌ترین. سردبیر، افزون بر روان‌کنند‌گی، شتاب‌دهنده است و عهده‌دار سرپرستی جریان نگارش رسانه و نویسندگان‌اش و پیوسته درنگرنده به آغاز و انجام و پایداری حیات و حضور آنان در طول زمان و نقش‌آفرینی‌هایی که به‌فراخور هر دوره سنّی و مهارتی و هر برههٔ زمانی و اجتماعی، برای آنان فرا می‌رسد. سردبیر با فصل‌های نگارش، به خوبی آشناست و زندگی بر مدار درست فصل‌های نویسندگی. فصل‌هایی که امروز زودبه‌زود فرا می‌رسند و نوبت را به دیگری می‌سپارند؛ دوره‌هایی از روان‌دستی و سریع‌القلمی، با نگارش‌های پرملات و حجم‌ در تموز و موسم کار و آمادگی‌، و پس از کار توان‌فرسای رسانه‌ای و فکری، به‌گاه آهسته‌آهنگی و البته پختگی، در پاییز، با نگارش‌هایی ژرف‌تر و وزین‌تر، و آن‌گاه فرارسیدن عبرت‌کدهٔ زمستان، و آزمون دشوار جدال با فراموشی و خاموشی قلم.

مجله حوزه، اینک پس از فراز و نشیب‌ها، با تکیه بر نسل‌های گوناگون از نویسندگان فهیم و بینا، با دید و فهم چندسویه و آگاه از چِسانی روال‌ها و انگاره‌های نوین در مطالعات اجتماعی، ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات، و مهیّا به فهم رسانه‌ای و البته با به‌فراموشی نسپاردن قلم، و تکیه و پای‌افشاری‌ بر سردبیری تراز، پا به میدان نهاده‌ است.

اندیشه ، جدای از ژرفا و استحکام و قلعه‌سانی، اکنون می‌بایست سریان‌یابی و فراگیری را بیازماید و نقش‌آفرینی را. این مهارت نو، با شیوه‌ها وروش‌های نوین سردبیری، درخور دست‌یابی است. روشن است فضای کار در این دوره با دوره‌های پیشین، بسی‌ناهم‌گون است. انبوهیِ بارآورده‌های فکری، اندیشه‌گی و پژوهشی، که دیگر، مجله‌ای کاغذی و حتی گروه پرشمار مجله‌های نهادهایی چون دفتر تبلیغات، به تنهایی، بازتاب‌دهنده درخوری برای آن‌ها و بهره‌گیری از آن‌ها نیستند. با این حال، اکسیر واژه‌ها و جمله‌ها چون گذشته و بیش از آن می‌تواند ‌کارگر افتد. مجله‌های امروز پرشمارند و گوناگون و با رسانه‌های الکترونیک، معجزه‌ای در نشرِ یافته‌های فکری و دانشی روی داده و زمان و مکان را به بُعد نوینی وارد و ساحَت شناخت را دیگرگون ساخته‌اند؛ ولی مجله حوزه می‌تواند چون گذشته دلپذیر و خوشایند باقی بماند و در نظر خوانندگان و نویسندگان‌اش هم‌چنان گرامی.

حوزه‌های علمیه در زمستان ۹۶، زمستان تلاطم‌ها، بی‌تابی‌ها و دلزدگی‌های زودرس انتخاباتی، بستن و گشودن‌های شبکه‌های ارتباطی و اجتماعی فراگیر، در میانهٔ به‌فراموشی‌سپاری‌ها و روی‌برتابی‌های نابه‌هنگام، و در سردی بی‌گرایشی و کم‌اعتمادی نسل جوان به شیوه‌های اندیشه‌ورزی و سخن‌سرایی سالیان گذشته، با رویش و خیزشی تازه روبه‌رو شد، در قامت پاسخ‌گویی و مسؤلیت‌پذیری و این‌بار، از میان زردی برگ‌های فروریخته.

مجلهٔ «حوزه» با دلیری و جسارت، در این بحبوحه‌ها، در چهل‌سالگی سکّان‌داری روحانیت، چهل سالِ گرم، کار، تلاش، توسعه، جهاد، سازندگی، بحث و مجادله و اندیشه‌ورزی، پا به میدان و ساحَت پاسخ‌گویی و عهده‌داری نهاده و بنیه علمی و انگاره‌پردازی‌های این سالیان را با آزمون و محک عیارسنجی، حساب‌رسی و راستی‌آزمایی نسل سوم و چهارم انقلاب وارسی می‌کند و این‌که اینک، گاهِ خاموشی و فرافکنی نیست، بلکه آنِ پاسخ‌دهی و مسوؤلیت‌پذیری و گوش‌فرادهی به بازخوردهای عملکرد چهل ساله است؛ اربعینی دیگر و گاهِ بازآمدن به پیکارگاه در آیین‌مندی ما، ۴۰ سال پر پرسش و شاید کم پاسخ، پرکار و کم دقت، پیشتاز و کم و بیش ناهنرمند، نیرومند و نالطیف در بخش‌هایی.

زردی‌های روی جلد شماره نخست، نمود بدحالی‌هاست و نوید نوشدگی‌ها و رویش‌ها که در می‌رسند، اما به شرط اگرها و امّاهایی بسیار. لباسی نو و طرحی جدید، که هم نَوَدی است و هم نشانه‌هایی از دهه شصت دارد.

پاییز، موسم ذخیره‌سازی، توشه‌اندوزی از به‌جای‌مانده‌ها است با پیامی نهان از باز‌آفرینی‌. آیا پیوندی میان دگرگونی‌های طبیعت و روی‌دادهای اجتماعی می‌توان یافت؟ طبیعت در پاییز، هجامت می‌کند و سلول‌های مرده را فرو می‌ریزد، ولی نه بیرون، که در پای کار؛ تا بنیه و توشهٔ ریشه‌ها گردند: نیروبخشی و توان‌افزایی از متن مردن. آیا آغاز زمستانیِ حوزه و زمان نیروبخشی از زمین‌های مرده، فرارسیده و حکایت نو به نوشدن‌ها، باز به سرفصل و آغازگاه مرگ؛ فصل رهایی از قالب‌ها در آیین‌مندی ما؟ فصل بی‌چهارچوبی و پرواز؟ گویا مجله، در این پاییز برگ‌ریز، هر چند امید به بهاری دررسنده دارد، لیک دشوای‌های زمستانی سخت، این نگاه را دربر گرفته است. دشواری زمستان، پیوسته رودرروی پاییز ایستاده، و ابهامی از گذر یا ماندن، دوگانه‌ای از رویش و مرگ را به نمایش درآورده است،؛ واقعیتِ واقعیت‌های اجتماعی و انسانی، که دستوری و قراردادی نیستند و میلی.

نیمه‌سبزی و نیمه‌زردی روی جلد این شماره، نشانی است از دوگانه‌هایی که حوزه و روحانیت را فراگرفته‌اند:

کاهش یا افزایش منزلت،

خروج از حاکمیت، راه‌گشا یا ناراهگشا و ناسودمند،

سرمایه اجتماعی، برد یا باخت،

پژوهش، امتناع یا امکان،

و سرانجام، پرسش‌های پاییزی شبستری.

زنده بودن و حیات و پیوستگی به سرشاخه‌های زندگانی، راز پیروزی و گذر از زمستان‌هاست و رسیدن به فصل رویش‌ها. حوزه باید از درون‌مایه‌های زندگی سرشار باشد تا بتواند کالبَد خود را از سردیِ زمستان، به بهار کشانَد و فصل بارآوری و باردهی. در واقع «حالِ حوزه» در پی سنجش عیار زندگانی در کالبد حوزه‌های امروز است و این که این حوزه، زنده است، چون از شهد و آبشخور وحی و فطرت دمادم سرشار می شود، و یا نه؟ «حالِ حوزه»، پرسشی است که آیا در برگ‌ریزِ چهل سالگی و در زمستانِ دررسنده، بهاری نویدبخش در پیش است؟ و چگونه بهاری؟ و حال حوزه در شاخص‌های زندگانی و حیات‌بخشی چگونه است؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا